۵ قدم برای بهبود بازاریابی محتوایی
قدم اول این است که شما کی هستید؟ شما چه کسی هستید که این راه حل را به مخاطبان خود پیشنهاد می کنید. اگر بتوانید پاسخ درستی به این سوال بدهید مخاطبان می توانند به شما اعتماد کنند. بنابراین بخش اول فرمول ایجاد یک پایه اعتماد و اقتدار است. مخاطب باید قبول کند که شما می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید، شما در حل این نوع مشکل تجربه دارید و می توانید برای شخصی که به این صفحه وب می آید مشکل را حل کنید. این امر باعث می شود شیمی مغز مخاطب اندکی تغییر کند و آمادگی پذیرش صحبت های شما در او ایجاد شود.
قدم دوم این است که بیان کنید محصول یا خدمات شما چیست. چه ویژگی هایی دارد. واضح و شفاف برای مخاطب بالقوه خود شرح دهید تا محصول یا خدمت شما برای او قابل لمس شود.
قدم سوم این است که تشریح کنید خدمت یا محصول شما برای مخاطب چکار می کند. چه مزایایی دارد و چه مشکلی از مخاطب را حل می کند. در این مرحله هم باید دلایل منطقی را بیان کنید و هم بتوانید عاطفه و احساس مخاطب تان را درگیر کند. باید او را برای خرید محصول یا خدمات تان به هیجان زده کنید. بازاریابان محتوا خیلی خوب می دانند که بسیاری از مخاطبین با قلب شان، تصمیم می گیرند و بعد با مغزشان آن را تصمیم را توجیه می کنند. فکر کنید شما یک تولید کننده کیف هستید. مزیت منطقی شما می تواند کیفیت دوخت شما باشد که شما را از دیگر شرکت هایی که کیف ارزان قیمت تولید می کند جدا می کند. اما وقتی از کیف خود در طبیعت عکاسی می کنید در حقیقت می خواهید احساس مخاطب تان را برای خرید تحریک کنید.
قدم چهارم این است که مشخص کنید مخاطب برای خرید خدمت یا محصول شما باید چکار کند. به مشخص کردن حرکت بعدی مخاطب call to action یا فرخوانی برای اقدام می گویند. فرخوان برای عمل باید کاملا واضح و مشخص باشد. مثلا برای اضافه شدن این محصول به سبد خریدتان اینجا را کلیک کنید. البته همیشه کلمات مهم هستند و در اقدام برای عمل، شما باید جملات مختلف را تست کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید. مثلا امکان دارد در پایین محتوای خود لینکی یا دکمه ای بگذارید و روی آن بنویسید "تکمیل فرآیند خرید" و بعد ببینید که خیلی مخاطبین روی آن کلیک نمی کنند. بعد آن عبارت را تغییر بدهید و بگویید "برای تکمیل فرآیند خرید اینجا کلیک کنید" و ببینید که تعداد کلیک ها بیشتر شد.
قدم پنجم که البته همیشه هم لازم نیست ضمانت بازگشت ریسک است. مثلا می توانید به مخاطب بگویید تا یک هفته اگر راضی نبودید می تواند وجه خود را پس بگیرد. شما با این کار استرس مخاطب را حین عمل خرید کاهش می دهید. در حین خرید در درون ما ترس از اشتباه وجود دارد که تاثیر فراوانی بر تصمیم ما حین خرید می گذارد. باید خرید را برای مخاطب آسان کنیم تا این ترس جلوی مخاطب را نگیرد. گاهی اوقات گذاشتن یک ویدئو از شخصی که می گوید: "می ترسیدم که این کار برای من خوب نباشد، اما تاثیری فوق العاده داشت." پیامی را برای مخاطب ارسال می کند که می تواند مرکز ترس مخاطب را خاموش کند و او را برای خرید به جلو حرکت دهد. شما باید کتاب های روانشناسی بیشتری مطالعه کنید تا بیشتر در مورد اینکه مخاطب چگونه تصمیم می گیرد، بدانید. وقتی شما با روند تصمیم گیری مخاطب بیشتر آشنا بشوید بهتر می توانید روی آن ها تاثیر بگذارید.
در هر پنج مرحله ای که در بالا توضیح داده شد باید مدام آزمون و خطا انجام دهید. مثلا گام اول اگر چگونه انجام دهم تاثیر بیشتری بر مخاطب می گذارم. یا در گام دوم بهتر است چگونه خدمات و محصولات خودم را معرفی کنم. تاثیر تغییرات خود را بسنجید. مدام محتوای خود را بهبود ببخشید. برای سنجش تاثیر تغییرات خود از گوگل آنالیتکس و گوگل وبمستر استفاده کنید. ویدئوهای آموزشی زیادی درباره کار با این ابزارها وجود دارد.